پرش به محتوا

تجربه دانشی بانک جهانی

درس های مدیریت دانش

تجربه دانشی بانک جهانی

بانک جهانی ددر اواخر دهه ۱۹۹۰، با هدف قراردادن فقر در جامعه جهانی سياستش را تغيير داد.
به عنوان بخشی از آن اقدام، در ۱۹۹۶، مدیرعامل وقت بانک، جيمز ولفنسون (James Wolfensohn)، پيشگام مدیریت دانش استراتژیک درسرتاسر بانک شد. به عقيده ولفنسون، ارتباط بانک با دولت ها، موسسات و پروژه های توسعه ای در سراسر جهان، پایگاه دانش ارزشمندی را ایجاد کرده بود.

 او بيان داشت: «برای تسخير این پتانسيل و به منظور ارتقا قابليت جمع آوری اطلاعات و تجربه توسعه، و سهيم کردن مشتریانمان در آن، نياز است روی سيستمهای لازم سرمایه گذاری کنيم. ضروریست در عمل، به بانک دانش تبدیل شویم».

به منظور تحقق این چشم انداز، یک گروه کاری تشکيل شد و بانک تا پایيز ۱۹۹۶، شبکه دانشی خود یا EKMS راه اندازی کرد. با این سیستم، بهترین تجارب کشف و تسهیم می شدند. در EKMS ، چند گروه کاری مجزا به منظور ارایه موارد آموزشی خاص تشکيل شده بود. همچنین  وبسایتی دراختيار می گذاشت  که بهترین تجارب مستندشده، ابزارها، ایده های خلاق، خواندنیهای مهم، پيوندهایی به وب سایتهای مرتبط و اطلاعات کتابشناسی را ارایه میداد. بنابراین یک انجمن آنلاین بوجود آمد. 

تا اواخر ۱۹۹۸، بيش از صد انجمن موضوعی تشکيل شده بود. بانک جهانی متوجه شد که برای موفقيت هر انجمن به یک تسهيلگر تا حدی آشنا به موضوع انجمن نیاز است به طوریکه تا حد مطلوبی در ایجاد تيم و ایجاد ارتباطات خوب نیز ماهر باشد. همچنين این فرد، مسئول به روزرسانی محتوای وب سایت نيز بود. 

به علاوه، یک بخش پشتيبانی نيز درنظرگرفته شده که به سوالات خاص جواب میداد. سوالها و جوابها ثبت می شد و خود منبع دیگری بود که به منظور جستجوی روندها مورد بررسی قرار میگرفت. اگر نياز دانشی مشاهده میشد، پروژه های خاصی به منظور تامين آن تعریف شده و نتيجه تحقيق، به کتابخانه آنلاین افزوده می شد. 

به طور همزمان، کارکنان بخش فناوری اطلاعات بانک، برای پشتيبانی از این اقدام، روی توسعه فناوری کار میکردند. در نتيجه بررسی این تيم چندین سيستم مختلف تشکيل شد. زیرساخت مدیریت دانشی که برای ارتباط دادن آنها به هم بکاررفت، مجموعه ایی از ابزارهای مرتبط به هم شامل پلتفرمهای تحت وب بود.

در رای گيری که از کارکنان بعمل آمد، معلوم شد نود درصد، آن را مفيد یا خيلی مفيد دانسته و هفتاد درصد دریافته اند که EKMS موجب کارآمدترشدن کارهایشان شده است. 

نمونه خوبی از سودمندی این سيستم وقتی بود که یکی از کارکنان در نپال، به دانش مدلهای برنامه اجرای یک پروژه آموزش ابتدایی نياز داشت تا به متقاضيان آن در وزارت آموزش نپال که برای مرحله بعدی این پروژه آماده می شدند، کمک کند. با بکارگيری سيستم EKMS، وی نه تنها به طرح کلی اجرا دست یافت، بلکه افرادی را در ترکيه و مجارستان پيدا کرد که بهترین تجارب را در توسعه طرحهای آموزشی مشابه داشتند.