آگاهی درونی

پاسخگویی درونی

پاسخگويي دروني یا Internal Responsiveness، قابليت بهره برداري از آگاهي دروني است. ممکن است سازمان به خوبي از نقاط قوت و تقاضاي بازار خود آگاهي داشته باشد، اما اگر قادر نباشد تا با سرعت مناسب، تغييرات را براي برآوردن نيازهاي بازار اعمال کند، که در این صورت توانمندي هاي آن واقعا جاي تامل خواهد داشت.

در مطالعه اي که توسط گروه دلفي(Delphi)  از سيصد و پنجاه چهار پاسخگو انجام شد، سي درصد بيان داشتند که آگاهي خارجي آنها نسبت به پاسخگويي درونيشان بيشتر است. به عبارت ديگر، اين سازمانها احساس کردند که «ما در شناخت بازار بهتريم و منابعمان را براي پاسخگويي به آن هماهنگ مي کنيم». پنجاه درصد پاسخگويان نيز بيان داشتند که شانس رقیبانشان برای نتيجه گرفتن از يک ايده خوب، بيشتر و حتي قبل از آن بوده که سازمان خودشان بتواند کاري در آن مورد انجام دهد.

پاسخگویی بیرونی

پاسخگويي بيروني یا External Responsiveness، قابليت برآورده کردن نيازهاي بازار به بهترين وجه است. توانمندي سازمان در ايفا كردن اين حلقه از زنجيره دانش، در مقايسه با رقباي خود، تعيين کننده موفقيت يا شکست او خواهد بود. پاسخگويي بيروني با قابليت پاسخگويي موثر به فرصت ها و تهديدهاي بيرون سازمان اندازه گيري مي شود. پاسخگويي بيروني، جوهره مزيت رقابتي و سطحي از پاسخگويي به شرايط محيطي است که به ميزان قابل توجهي نسبت به رقبا داراي سرعت بيشتري باشد.

آگاهی بیرونی

آگاهي بيروني یا External Awareness، تصوير آگاهي دروني در آينه است. آگاهي بيروني، قابليت درک و شناخت سازمان از چه گونگي تشخيص و ارزش گذاري محصولات و خدماتش توسط بازار، مشتريان و خواسته هاي شان، رقبا و توانمندي هاي آنها، روندهاي بازار، عمليات رقابتي، مقررات دولتي و هر نيروي ديگري از بازار است که در خارج از سازمان وجود دارد. اگر آگاهي بيروني با آگاهي دروني ترکيب شود، مي تواند سازمان را به بازارهاي کاملا جديد هدايت نمايد.